استقلال مالی زنان موضوعی است که شاید بهمذاق جوامع مردسالار چندان خوش نیاید؛ جوامعی که در آن، مردان دوست دارند زنان از نظر مالی به آنها وابسته باشند. از دلایل آن بگذریم، زیرا قصد نداریم در این مقاله از تمایل مردان برای وابستگی مالی زنان به آنها صحبت کنیم. آنچه در این مطلب مدنظر ماست اهمیت استقلال مالی زن و مراحل رسیدن به آن است.
حتما بخوانید:
استقلال مالی به چه معناست؟
حتی اگر حامی قابلاعتمادی دارید و بهگمانتان این موضوع اهمیتی ندارد، روزی ممکن است حامیتان را از دست بدهید. پس استقلال مالی را نباید بیاهمیت بدانید. استقلال مالی بهزبان ساده یعنی از نظر مالی به کسی وابسته نباشید. خب، در این صورت چه اتفاقی میافتد؟
- کنترل امور مالی شما دست خودتان است: بنابراین خودتان درباره پولتان تصمیم میگیرید و برای این کار به دیگران متکی نیستید.
- دانش مدیریت مالی را فرامیگیرید، حتی اگر در سطحی ابتدایی باشد: با این دانش میتوانید تصمیمات درستی بگیرید و امور مالیتان را مدیریت کنید.
- میتوانید از نظر مالی خودتان را حمایت کنید: یعنی با درآمد شغلی، پسانداز، سرمایهگذاری یا ترکیبی از هر سه میتوانید روی پای خودتان بایستید. مجبور نیستید به پولتوجیبیِ پدر، خرجیِ همسر، کمک مالی دولت یا وام و نظایر آنها تکیه کنید.
چرا زنان باید استقلال مالی داشته باشند؟
استقلال مالی چیزی است که همه باید به آن برسند و مرد و زن ندارد. منتها چرا استقلال مالی برای زنان مهمتر است؟ دلیلش این است که مردان معمولا چارهای جز رسیدن به استقلال مالی ندارند؛ اما زنان به این مقوله اهمیت چندانی نمیدهند، چون از قدیمالایام همیشه خودشان را وابسته به مردان دانستهاند (در اصل این موضوع را به آنها القا کردهاند). به همین دلیل، اغلب زنان به استقلال مالی بهچشم امری ضروری نگاه نمیکنند.
درست است که هیچکس نمیداند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، اما حداقل میتوانیم واکنشی را که باید در شرایط مختلف در آینده نشان دهیم کنترل کنیم. چگونه؟ با استقلال مالی. اگر از نظر مالی مستقل باشید، میتوانید بدون تکیه بر شانس و اقبال برای آینده برنامهریزی کنید. افرادی که از نظر مالی به دیگران وابستهاند فقط میتوانند امیدوار باشند که آینده با آنها خوب تا کند؛ مخصوصا خانمها که با چالشهایی منحصربهفرد روبهرو هستند.
آمادهاید شروع کنیم؟ بیایید مختصری درباره چالشهای مالی که پیش روی زنان قرار دارد صحبت کنیم.
زنان با چه چالشهای مالیای روبهرو هستند؟
استقلال مالی زنان موضوعی است که همیشه نادیده گرفته شده است. سراسر تاریخ پر است از مردانی که زنان را همواره تابع خودشان دانستهاند. کار زنان شامل ماندن در خانه، آشپزی، نظافت و تربیت فرزندان بود؛ در حالی که مردان کار میکردند، خانه میساختند یا شکار میرفتند. البته تا اینجای موضوع ایرادی ندارد، زیرا خودِ زنان هم تمایل زیادی دارند که بر خانهداری، تربیت فرزند و نظایر آنها تمرکز کنند. مسلما اهمیت این مسئولیتها هرگز کمتر از کار خارج از خانه نبوده و حتی شاید بتوان گفت مهمتر هم بوده است.
اما مشکل کجاست؟
مشکل اینجاست که خواه خانهدار باشید یا شاغل، هنوز در قرن جدید با محصولی جانبی از این تفکر سنتی درگیر هستیم: «مرداناند که پول را مدیریت میکنند.» نسلهاست که بسیاری از زنان برای تصمیمگیری مالی به پدر، همسر و مردان دیگری در زندگیشان (حتی برادر و فرزند) تکیه کردهاند. خوشبختانه این طرزفکر کمکم در حال تغییر است. امروزه بسیاری از زنان میدانند باید از نظر مالی مستقل باشند؛ زیرا بدون آن، دستیابی به آرزوهایشان دشوارتر است.
روزهایی که زنان همهچیز را در چهاردیواری خانه میدیدند سپری شده. آنها میخواهند خودشان به اهدافشان برسند.
برخی از چالشهای مالی مهمی که مختص زنان است عبارتاند از:
- غالبا دستمزد زنان در جایگاهی شغلی، کمتر از مردانی است که در همان جایگاهاند. بهجز این، زنان مجبورند با پدیدهای بهنام «سقف شیشهای» مبارزه کنند؛ مانعی نامرئی اما کاملا حقیقی که بین زن و موفقیت حرفهای او قرار دارد. این مانع همان چیزی است که برای بسیاری از فرصتها در راه پیشرفت و ارتقای شغلی زنان محدودیت ایجاد میکند.
- بسیاری از زنان بخش بزرگی از زندگیشان را صرف تربیت فرزندان و رسیدگی به امور خانه میکنند؛ بنابراین نسبت به مردان زمان کمتری برای کار و کسب درآمد دارند. برخی از زنان حتی مسئولیت نگهداری از سالمندان خانواده را هم بر عهده دارند که این هم وقت کافی برای کار و درآمد آنها باقی نمیگذارد.
نتیجه اینکه بسیاری از زنان نمیتوانند بهاندازه مردان بهطور منظم به درآمدی که از شغلشان به دست میآورند تکیه کنند. به همین دلیل است که زنان باید توجه بیشتری به پسانداز، سرمایهگذاری و برنامهریزی داشته باشند تا پولی را که برای استقلال مالی نیاز دارند فراهم کنند.
چرا استقلال مالی زنان ضرورت دارد؟
این جمله را خوب به خاطر بسپارید: استقلال مالی عبارتی دهانپرکن نیست، ضرورت است. اما چرا؟ به دلیلی ساده: بیشتر زنان خواهناخواه در برههای از زندگیشان بالاخره مجبور خواهند شد خودشان امور مالیشان را مدیریت کنند:
- میزان فقر در زنان بالای ۶۵ سال بهطور چشمگیری بالاتر از مردان در همین سن است؛
- بسیاری از زنان پس از طلاق، بیوهشدن یا حتی مجردماندن، احتمالا در سنین بالای ۶۵ سال دیگر کسی را نخواهند داشت که پولشان را مدیریت کند، بنابراین باید خیلی زودتر بیاموزند چطور این کار را انجام دهند؛
- امید به زندگی در زنان بیشتر از مردان است. بسیاری از زنان که همیشه پدر یا همسرشان تصمیمات مالی آنها را اتخاذ کردهاند. در صورت نبودِ آنها (بهدلیل فوت یا ترک خانواده)، ناگهان با مسئولیتی مواجه میشوند که برایش آماده نیستند.
اگر مجردید، شاید قبلا مسئولیت امور مالی خود را به عهده گرفته باشید؛ اگرنه، احتمالا خیلی زود مجبور به این کار خواهید شد. اگر هم متأهلید، بازهم باید خودتان را آماده کنید که اگر ناگهان مجبور شدید بار مدیریت پولتان را به دوش بکشید، بدانید چه باید بکنید. حتما باید به جایی برسید که دیگر چارهای نداشته باشید؟ چرا زودتر برایش برنامهریزی نمیکنید؟
با آیندهنگری و آمادگی قبلی، استقلال مالی وسیلهای برای رساندن شما به آرزوهایتان خواهد شد. اگر دستدست کنید و دیر به استقلال مالی برسید، فقط از آن برای مقابله با چالشهای غیرمنتظره مانند پرداخت بدهی، پرداخت هزینههای پزشکی، جورکردن دخلوخرج و نظایر آنها استفاده خواهید کرد.
میبینید که استقلال مالی زنان ضرورت است. با داشتن استقلال مالی میتوانید آینده خانواده را تأمین کنید، آرامش بیشتری داشته باشید، هزینهها را کاهش دهید و از همه بهتر، زندگیتان را همان طور که میخواهید بسازید.
مراحل رسیدن به استقلال مالی کداماند؟
برای رسیدن به استقلال مالی باید ۶ مرحله مهم را طی کنید:
۱. خواستههایتان را مشخص کنید
همان طور که گفتیم، اولین جنبه اساسی استقلال مالی این است که بتوانید درباره پولتان تصمیم بگیرید. چه تصمیماتی؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا از خودتان بپرسید:
- میخواهم از چه چیزی در زندگیام محافظت کنم؟
- برای داشتن آرامش روحی به چه چیزهایی نیاز دارم؟
- رسیدن به چه چیزهایی در زندگی برایم مـهمتر است؟
- بیشتر نگرانم چه چیزهایی را در زندگی از دست بدهم؟
- کمترین هزینهای که میتوانم از دست بدهم چقدر است؟
پاسخ این پرسشها مشخص میکند چه تصمیماتی باید بگیرید. درست مانند سفر است. مگر نه اینکه هرجایی که بخواهید بروید اول باید مقصد را مشخص کنید؟ مقصد است که تعیین میکند باید از کدام جادهها بروید، چه ملزوماتی نیاز دارید و چه مدت طول میکشد تا به آنجا برسید. اولین قدم برای استقلال مالی این است که مقصد زندگیتان را انتخاب کنید.
نکاتی برای انتخاب مقصد
انتخاب مقصد دشوار است؛ اما میتوانید آن را به چیزی لذتبخش تبدیل کنید. اینطور عمل کنید:
- فهرستی از اهدافتان را بنویسید و همیشه آن را همراه خودتان داشته باشید. نگهداشتن آنها در ذهن فقط در حد رؤیا باقی میماند، حتما آنها را بنویسید تا شبیه طرح شود. هرازگاهی آن را مطالعه کنید و تصمیم بگیرید آیا چیزی که میخواهید انجام دهید همان است که میخواهید و نظرتان عوض نشده است. آیا برخی از آنها را همین حالا میخواهید و اگر نشود بعدها رهایشان خواهید کرد. این موارد را مشخص کنید.
- وقتی فهرست را نوشتید، به اهدافتان پایبند بمانید. بسیاری از ما معمولا خیلی سریع اهدافمان را تغییر میدهیم. شاید به این دلیل که اغلب بهجای اهدافی که واقعا برایمان مهم است، اهدافی را انتخاب میکنیم که عادی به نظر میرسند. نترسید. اهدافی را بنویسید که برای خودتان معنا دارند. حتی اگر عجیبوغریب یا خیلی پیشپاافتادهاند. اینها خواسته دلتان است و ما از شما خواستیم آنچه را میخواهید بنویسید، نه چیزی را که صرفا به آن نیاز دارید.
۲. کنترل جریان نقدینگی را به دست بگیرید
در این مرحله، خواستههایتان مشخص شده است. برخی از خواستههای شما ممکن است اینها باشند:
- بازنشسته شوم و دیگر کار نکنم؛
- در آینده فرزندانم از نظر مالی تأمین باشند؛
- برای هزینههای غیرمنتظره پول کافی داشته باشم؛
- و… .
همه اینها اهدافی عالیاند و برای همه آنها به پول نیاز خواهید داشت. گفتیم که دومین جنبه اساسی استقلال مالی این است که بتوانید خودتان را از نظر مالی حمایت کنید. برای انجام این کار و تحقق اهدافی که برای خودتان تعیین کردهاید لازم است ابتدا جریان نقدینگی خودتان را کنترل کنید. جریان نقدینگی چیست؟
بهزبان ساده، جریان نقدینگی کل مبلغ پولی است که به دست میآورید و خرج میکنید، همان دخلوخرج خودمان. راحتتان کنم، اگر پولی که خرج میکنید بیشتر از پولی است که درمیآورید، نه به اهدافتان خواهید رسید و نه از نظر مالی مستقل خواهید بود. آنچه در آینده در انتظارتان است (و احتمالا همین حالا هم زیر بارِ آن هستید) خروارها بدهی است.
محاسبه سرانگشتی برای جریان نقدینگی
برای محاسبه جریان نقدینگی باید یکسری عوامل را در نظر بگیرید که ۲ تا از آنها از بقیه مهمترند: درآمد و هزینه. درآمد همیشه با هزینهها ارتباطی تنگاتنگ دارد. فقط زمانی به استقلال مالی خواهید رسید که درآمدتان از هزینههایتان بیشتر باشد. اینگونه نیست که این هزینهها صرفا شامل توانایی پرداخت قبوض و مالیات و خوردوخوراک باشند. اهدافتان را که نوشته بودید یادتان هست؟ همه آنها هزینه برمیدارند؛ بنابراین برای کنترل جریان نقدینگی باید ابتدا با محاسبه درآمد و هزینههای پیشبینیشده شروع کنید.
در ادامه، حواستان را به من بدهید. میخواهیم حسابکتاب کنیم. حتی اگر لازم است، قلم و کاغذ بردارید (ارزش وقتگذاشتن را دارد).
ابتدا حساب کنید همین حالا درآمد و هزینههای شما چقدر است. برای این کار هم درآمد و هم هزینهها به ۲ بخش تقسیم میشوند:
- درآمد ماهیانه شما بدون احتساب مالیات چقدر است؟ هم درآمد ناشی از شغل و هم درآمدهایی از مجراهای دیگر را محاسبه کنید.
-
هزینههای فعلی
- چقدر برای آب و برق ماهانه پرداخت میکنید؟
- هزینههای روزمره مانند بنزین، هزینه پزشکی و نظایر آنها چقدر است؟
- چقدر بابت بیمه (از جمله بیمه خودرو، بیمه خانه، بیمه عمر و بیمه تأمین اجتماعی (در صورتی که اختیاری است) پرداخت میکنید؟
- چقدر بدهی دارید و چه اقساطی در ماه پرداخت میکنید؟ (این مورد میتواند شامل انواع وام، قسطهای مختلف، کارت اعتباری ــ در صورتی که استفاده میکنید ــ و نظایر آنها باشد.)
همه اینها را جمع بزنید و از درآمدتان کم کنید. این عدد همان است که برای اهدافتان باقی میماند. البته یادتان باشد این جریان نقدینگیِ فعلی شماست. برای جریان نقدینگی موردانتظار در آینده، باید محاسبه کنید که هزینههایتان برای مثال بعد از بازنشستگی چطور تغییر میکند:
-
درآمد موردانتظار
- درآمدی که بعد از بازنشستگی خواهید داشت چقدر است؟ برای مثال حقوق تأمین اجتماعی، بیمه عمر و هر حقوق دیگری که ممکن است بهعنوان درآمد داشته باشید.
-
هزینههای موردانتظار
- آیا در حال حاضر مالیات میدهید؟ بعد از بازنشستگی که درآمدتان کمتر میشود مالیاتتان کاهش خواهد یافت یا نه؟
- چه هزینههایی الآن دارید که بعدها دیگر نخواهید داشت؟ (برای مثال، امروز برای رفتن به سر کار هزینه حملونقل دارید، اما بعد از بازنشستگی احتمالا این هزینه را نخواهید داشت و هزینه حملونقلتان کاهش مییابد.)
- چه هزینههایی هستند که امروز آنها را ندارید اما بعدها ممکن است به گردن خودتان باشند؟ (برای مثال، بیمه تأمین اجتماعی چیزی است که ممکن است فعلا کارفرما آن را پرداخت کند، اما اگر شغلتان را از دست بدهید خودتان باید پرداخت کنید.)
- سختترین و مهمترین موردی که باید در نظر بگیرید: هزینههای پزشکی و مراقبتهای بهداشتی شما بعد از بازنشستگی چطور خواهد بود؟ (البته شاید هیچکس این موضوع را نداند، اما از حالا باید بدانید که بعد از بازنشستگی پوششی برای این مورد خواهید داشت یا باید از جیب پرداخت کنید.)
حالا هریک از این ۴ مورد را که بعد از بازنشستگی افزایش یا کاهش مییابند، به هزینههای فعلی که قبلا نوشته بودید اضافه یا از آن کم کنید.
در نهایت باید ۴ عدد را ۲به۲ ترکیب کنید:
- مجموع درآمد فعلی + مجموع درآمد موردانتظار بعد از بازنشستگی؛
- مجموع هزینههای فعلی + مجموع هزینههای موردانتظار بعد از بازنشستگی.
اقدام نهایی و تذکری مهم
حالا این دو عدد را باهم مقایسه کنید. کدام عدد بیشتر است؟ یادتان باشد این فقط برآورد است و ما نمیخواهیم عددی دقیق محاسبه کنیم، چون امکان ندارد. هیچکس نمیتواند وقایعی را که در آینده اتفاق خواهد افتاد پیشبینی کند. حتی تورم، که یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار روی درآمد و هزینههای شما خواهد بود، در حالت عادی روندی صعودی دارد. منتها این بدان معنا نیست که امکان کاهش آن وجود ندارد.
در واقع، محاسبات این بخش فقط برای این است که شما را به فکر بیندازد. اگر همین حالا عدد هزینههای شما بیشتر از درآمدتان است، یعنی باید بهفکر کنترل جریان نقدینگی باشید.
۳. بدهیها را حذف کنید
یادتان هست گفتیم باید از نظر مالی خودتان را حمایت کنید؟ بدهیها هرگز اجازه این کار را نخواهند داد. آیا تا حالا با افرادی روبهرو شدهاید که با وجود داشتن شغلی پردرآمد نمیتوانند از عهده تأمین مالی خودشان برآیند؟ منظورم این نیست که در خوردوخوراکشان ماندهاند، فقط با کوچکترین هزینه پیشبینینشده وامیمانند. دلیلش این است که آنها زیاد خودشان را درگیر بدهی کردهاند.
آیا میدانستید زنان نسبت به مردان تمایل بیشتری به بدهیداشتن دارند؟ دلیلش دستمزد نابرابر آنهاست. آنها میدانند با جمعکردن پول حالاحالاها نمیتوانند آنچه را میخواهند تهیه کنند. به همین دلیل، بیشتر دنبال وام و اقساط میروند. توانایی مالی زنان برای پرداخت بدهیها بسیار کمتر است. به همین دلیل، خلاصشدن از شر بدهیها گامی بسیار مهم برای رسیدن به استقلال مالی است.
از آنجا که موضوع کاهش بدهی بحثی کاملا گسترده است، ۳ روش مفید را بهشکل خلاصه توضیح میدهیم:
روش ۱: عادتهای بد را به عادتهای خوب تبدیل کنید
یککاسهکردن وامها (تجمیع وام)، تسویه بدهی، حتی ورشکستگی همگی از آن کلماتیاند که به بدهی ارتباط دارند. این کلمات را از ذهنتان بیرون کنید. مطمئنترین راه برای رهایی از بدهی و پایبندماندن به آن این است که عاداتی را که شما را بدهکار میکنند کنار بگذارید.
ما در جامعهای زندگی میکنیم که برای چیزهای مادی ارزش زیادی قائل است. گوشی آخرینمدل، ماشین اسپرت گرانقیمت، خانه بزرگ، جدیدترین و لوکسترین لوازم خانه، و… . خواستن این چیزها اصلا اشکالی ندارد! اما اگر خواستهها را به نیازهای واقعی ترجیح بدهید، کارتان زار است. اینها را میتوانید بهعنوان هدف یا خواسته بنویسید؛ اما فقط زمانی باید آنها را برآورده کنید که از عهده مالی آنها برآیید. اگر آنها را همین حالا که توانایی مالی خریدشان را ندارید میخواهید، بهناچار به وامگرفتن، کارت اعتباری، اقساط و شیوههای مشابه متوسل میشوید. کاری که فقط به بدهیهای شما میافزاید.
باید عادات خرجکردن را در خودتان تغییر دهید. حتی اگر از شر همه بدهیهایتان خلاص شوید، بازهم بهخاطر نوع خرجکردنتان به دام بدهیهای جدید خواهید افتاد. شاید تغییر عادات سریعترین و سادهترین راه ممکن نباشد؛ اما قطعا ماندگارترین راه است.
روش ۲: با کنترل جریان نقدینگی بودجهبندی کنید
یادتان هست درباره کنترل جریان نقدینگی صحبت کردیم؟ یکی دیگر از مزایای داشتن چنین کنترلی توانایی بودجهبندی است. با درک میزان درآمد و هزینهها، میتوانید بودجهبندی کنید؛ یعنی برای پولتان برنامه بریزید. وقتی برای هر چیزی بودجه جداگانهای در نظر بگیرید، تا حد زیادی در برابر اتفاقات غیرمنتظره شوکه نخواهید شد. بودجهبندی بلدید؟
بودجهبندی یعنی درآمدتان را به قسمتهای مختلف تقسیم کنید و درست مانند اینکه چند صندوق گذاشتهاید، هر ماه درصدی از درآمدتان را به آن صندوقها اختصاص دهید؛ مثلا یکی برای هزینههای پزشکی، یکی برای پسانداز، یکی برای هزینههای پیشبینینشده و الی آخر.
با بودجهبندی، هر بار که موردی پیش آمد، از بودجهای که به همان مورد اختصاص دادهاید خرج میکنید. فایدهاش این است که دقیقا میدانید چقدر باید پسانداز کنید و چقدر باید خرج کنید.
روش ۳: ترتیب پرداخت بدهیها در رهاشدن از آنها مؤثر است
برخی از کارشناسان میگویند ابتدا بزرگترین بدهیهایتان را پرداخت کنید. از یک طرف، حس خوبی به شما میدهد و از سوی دیگر، بدهیهای بزرگتر مشکلات بزرگتری هم هستند.
این توصیه مشکلی ندارد. منتها راهحل جالبتری هم داریم و آن برعکس است. یعنی اول بدهیهای کوچک را تسویه کنید. وقتی روی بدهیهای بسیار بزرگ تمرکز میکنید، این کار کمی طاقتفرسا به نظر میرسد. احساس میکنید هرچه پرداخت میکنید انگار تمامی ندارد. در عین حال، بدهیهای کوچک مدام انباشته میشوند و آنها هم پس از مدتی به مبالغ بزرگ تبدیل خواهند شد.
صافکردن و حذف هر بدهی کوچک نهتنها به شما انرژی میدهد، بلکه عادت تسویه را هم در شما تقویت میکند. این انرژی فشار را از روی شما برمیدارد و میتوانید به بدهیهای بزرگتان برسید.
۴. کسب درآمد، پسانداز و سرمایهگذاری
پس از کنترل نقدینگی و حذف بدهی، نوبت جمعآوری ثروت است. اینطور نیست که این کار فقط با جمعکردن بخشی از درآمدتان حاصل شود. باید درآمد، پسانداز و سرمایهگذاری را باهم ترکیب کنید.
درآمد با داشتن شغل حاصل میشود. شما در جایگاه زن در این مورد با چالشهای خاصی روبهرو هستید. کار زنان اغلب بهدلیل مسئولیتهای خانوادگی پارهوقت است، دستمزد و حقوقی که به آنها میدهند کمتر از مردان همپایه خودشان است، و معمولا احتمال بیشتری دارد که بهخاطر مراقبت از خانواده مجبور به ترک کار شوند. به همین دلایل، زنان باید بیشتر از مردان به پسانداز و سرمایهگذاری متعهد باشند، مخصوصا وقتی پای بازنشستگی به میان میآید.
در دنیای امروز، اگر فردی فقط بخواهد سبک زندگی خودش را پس از بازنشستگی ادامه دهد (یعنی بدون اینکه به رؤیاهایش فکر کند)، باید حداقل ۷۰ درصد از درآمد قبل از بازنشستگیاش را در دوران بعد از آن هم داشته باشد. یعنی چه؟ یعنی باید درآمدتان آنقدر از مجراهای غیرشغلی رشد کند که وقتی بازنشسته شدید، ۷۰ درصد از درآمدتان همچنان در جریان باشد. با این حساب، باید کاملا در پسانداز و سرمایهگذاری جدی باشید.
چطور باید این کار را انجام دهیم؟
در کشور ما بازنشستگی با بیمههای مختلف امکانپذیر است؛ برای مثال، اگر بیمه تأمین اجتماعی داشته باشید، حقوق بازنشستگی دریافت میکنید. البته برای دریافت حقوق کامل باید ۳۰ سال بیمه شما تکمیل شده باشد. بیمههای عمر و آتیه (مانند پاسارگاد، ایران، آسیا، دی و نظایر آنها) بیمههای اختیاریاند که بهجز پوشش حوادث، مبالغ پرداختی شما را بعد از اتمام دوره پرداخت (۱۰، ۲۰ و ۳۰ساله) یکجا یا بهصورت مستمری به شما میپردازند. البته همه آنها شرایطی دارند که پیچیده است و نمیتوانیم آنها را در اینجا بگنجانیم.
البته در کشورهای دیگر طرحهای بازنشستگی مختلفی وجود دارد که برخی از آنها را کارفرما ارائه میدهد؛ از جمله طرحهای 401(k) که کارفرما ارائه میدهد و طرح Individual Retirement Account (IRA) که اختیاری است.
«همه تخممرغهایتان را در یک سبد نگذارید.» این یکی از جملاتی است که شاید بارها شنیده باشید. متنوعسازی به این معناست که باید در گزینههای مختلفی سرمایهگذاری کنید و همه پولتان را در یک مجرا قرار ندهید؛ برای مثال، میتوانید بخشی از پولتان را بهصورت پول نقد نگه دارید، بخشی را در سهام، بخشی را در املاک و مستغلات، بخشی را در طلا و بخش دیگر را آن طور که این روزها باب شده است در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنید (این توصیهای سرمایهگذاری نیست، صرفا نحوه متنوعسازی را توضیح میدهد).
نکته مهم این است که هرگز، هرگز، هرگز پولتان را با ریسک بالا در چیزی سرمایهگذاری نکنید. وقتی جوان هستید، قدرت ریسکپذیری بالایی دارید و این شما را به خطر میاندازد. در کشور ما پول بهسختی به دست میآید. اگر کل سرمایهتان را از دست بدهید، جمعآوری مجدد آن کار دشواری خواهد بود.
همیشه آن درصدی از پولتان را سرمایهگذاری کنید که اگر از دستش دادید، مشکلی برایتان پیش نیاید.
نقدشوندگی دارایی بهزبان ساده یعنی هروقت بخواهید بتوانید آن را استفاده کنید؛ برای مثال، پول نقد بالاترین نقدشوندگی را دارد، زیرا بهراحتی و هر زمان قابلاستفاده است. طلا هم نقدشوندگی بالایی دارد. در مقابل، املاک و مستغلات کمترین نقدشوندگی را دارند. اگر قبلا خانه یا زمینی را فروخته باشید، احتمالا متوجه شدهاید که این کار چقدر سخت است.
تورم بهمعنای افزایش قیمت کالاها و خدمات در برابر کاهش ارزش پول نقد است. برای اینکه معنای آن را بهروشنی درک کنید مثالی میزنیم. با توجه به میزان تورم سالانه کشور ما که ۳۸٫۹ درصد است، تخممرغی که امروز فرضا ۱۰۰۰ تومان است، پس از گذشت یک سال تقریبا به ۱۳۸۹ تومان خواهد رسید؛ یعنی شما با ۱۰۰۰ تومان امروز یک سال دیگر نمیتوانید یک تخممرغ بخرید. در مقایسه، در کشور آمریکا که نرخ سالانه تورم ۲ درصد است، اگر قیمت کالایی ۱ دلار باشد، بعد از گذشت یک سال حدودا ۱ دلار و ۲ سنت خواهد بود.
متأسفانه محاسبه دقیق تورم و قیمت در ایران به این راحتیها امکانپذیر نیست. اگر پولتان صرفا بهصورت نقد و راکد بماند و آن را سرمایهگذاری نکنید، بهخاطر تورم آسیب زیادی میبیند. به همین دلیل، با یک مثال توضیح میدهیم که چرا اهمیت استقلال مالی بعد از بازنشستگی بسیار زیاد است:
اگر در کشوری زندگی میکردید که فقط ۴ درصد تورم سالانه دارد، حتی اگر فرض کنیم که تا ۳۰ سال بعد که بازنشسته خواهید شد، این تورم همچنان ثابت میماند، ارزش پول نقدی که امروز دارید به نصف خواهد رسید! بنابراین فقط پساندازکردن شما را به جایی نمیرساند. باید سرمایهگذاریهای مناسبی انجام دهید که پولتان رشد کند و تورم را پشتسر بگذارد. حال تصور کنید در کشور ما با تورم نزدیک به ۴۰ درصد اوضاع تا چه اندازه بدتر خواهد بود!
نکته مهم دیگری که در سرمایهگذاری وجود دارد ریسک آن است. حتی کمخطرترین سرمایهگذاریها مانند طلا هم که ارزششان تقریبا هیچوقت از بین نمیرود ممکن است با خطر سرقت یا گمشدن روبهرو باشند. به همین دلیل است که متنوعسازی سبد سرمایه اهمیت پیدا میکند.
۵. برای داراییهایتان برنامهریزی کنید
این مرحله به مجموعهای از کارهای آمادهسازی برای مدیریت داراییهای فرد در صورت فوت یا ناتوانی وی در تصمیمگیری گفته میشود. این مجموعه شامل کارهای مربوط به ارث و تسویه مالیات بر دارایی است. تعریف سادهتر آن این است:
برنامهریزی برای داراییها مجموعهای از کارهایی است که برای تأمین آینده مالی خانوادهتان باید از قبل انجام دهید.
این برنامهریزی بهترین راه برای اطمینان از این است که عزیزان شما سهمی عادلانه از آنچه برای بهدستآوردن آن زحمت کشیدهاید خواهند داشت. این امر بهویژه برای زنان بسیار مهم است. زنان فطرتا طوری آفریده شدهاند که تا زمانی که آینده عزیزانشان تأمین نباشد، واقعا احساس رضایت نمیکنند.
یکی از اسناد مهم که باید تنظیم کنید وصیتنامه است. در وصیتنامه، اعلام میشود داراییهایتان چطور بین عزیزان شما تقسیم خواهد شد. اگر خودتان این کار را نکنید، دولت وظیفه توزیع آنها را بهشکل قانونی بر عهده خواهد داشت. اگر هم وارثی نداشته باشید و اموالتان را به سازمان خیریه یا جای دیگری اختصاص نداده باشید، دولت آن را مصادره خواهد کرد.
از آنجا که در وصیتنامه مشخص نمیشود که در صورت ازکارافتادگی چهکسی شما و امور مالی شما را اداره خواهد کرد یا اگر بیمار شدید، چطور باید اموالتان را به درمان خودتان اختصاص دهید، تنظیم وکالتنامه ضروری است. در این سند، باید شخصی را تعیین کنید که از طرف شما درباره داراییهایتان بهشکل قانونی تصمیمگیری کند. این فرد میتواند دوستی مورداعتماد، عضوی از خانواده یا وکیلی باتجربه و معتبر باشد.
تعیین این شخص بسیار مهم است. فردی که انتخاب میکنید باید بسیار قابلاعتماد باشد.
۶. از مشاور کمک بگیرید
این مرحله ضروری نیست. شاید بتوانید خودتان بهتنهایی این کارها را انجام دهید. با این حال، چون با کار پیچیدهای روبهرو هستیم، اگر حس میکنید برایتان دشوار است، از مشاور مالی کمک بگیرید. این فرد نیز مانند وکیل باید مورداعتماد و کاربلد باشد.
با کمک این فرد میتوانید:
- امور مالیتان را کنترل کنید؛
- خودتان را از نظر مالی حمایت کنید؛
- در جریان سرمایهگذاری و نحوه مدیریت امور مالیتان قرار بگیرید.
تبریک میگوییم! حالا شما زنی هستید که از نظر مالی به هیچکس وابسته نیست.
کلام آخر
بهطور خلاصه، فرمول رسیدن به استقلال مالی عبارت است از:
- ایجاد بودجه؛
- پسانداز درصد مشخصی از درآمدتان در هر ماه؛
- ایجاد حساب پسانداز اضطراری؛
- سرمایهگذاری با روشی متناسب با اهداف و تحمل ریسک.
برنامهریزی برای استقلال مالی به تمرین نیاز دارد. همین حالا دستبهکار شوید و برای داشتن استقلال مالی برنامهریزی کنید.