چرا دموکراسی ما را پراکندهتر از هر زمان دیگری ساخته است؟ همانطور که در صنعت ارزهای دیجیتال دربارهی توکنهای سهام فکر میکنیم، تشخیص اینکه چگونه به جایگاهی که امروزه هستیم رسیدهایم، موضوع مهمی است و همچنین سیستمهای جدید خود را باید به گونهای تنظیم کنیم که اشتباهات گذشته را تکرار نکنند.
کم ضررترین حالت
وینستون چرچیل میگوید:
«دموکراسی بدترین شکل حکومت است، البته بهجز بقیهٔ شیوهها که هر از گاهی امتحان شدهاند.»
میخواهم به این تصور که دموکراسی بهترین شیوهی حکومتی است، پایان دهم. دموکراسی نیابتی که امروزه از آن استفاده میکنیم، هزاران سال پیش ابداع شده است. به اطراف خود بنگرید. کدام یک از سیستمهایی که استفاده میکنید، مشابهشان نیز سالهای قبل،دههها قبل و حتی هزاران سال پیش مورد استفاده قرار میگرفته است؟ هیچکس نگفته که «آیفون ۱ امروزه جزء بدترین گوشیهای موبایل است.» چرا ما آیفون ۱۰ داریم؟ چرا که ما در حال توسعه تکنولوژی هستیم. درمجموع، ارتباطات موبایل، فناوری دفتر کل توزیعشده، شناسایی بیومتریک، و کلان داده فرصتی برای ایجاد اشکال کاملاً جدیدی از حکومت در اختیارمان گذاشتهاند که پیش از این هیچ تصوری از آنها نمیتوانستیم داشته باشیم.
رأیگیری باینری موجب تفرقه میشود
در شکل کنونی دموکراسی، تقریباً تمام فرایندهای رایگیری بصورت باینری انجام میشود. در یک رفراندوم شما میتوانید رأی آری یا خیر بدهید. شما میتوانید به جناح راست یا چپ رأی دهید. حتی در دموکراسی پارلمانی، سیستم هر نفر یک رأی به جبرگرایی نیاز دارد. شما باید کاملاً یک جناح را به بقیه ترجیح دهید. این نوع رأیگیری جزئیات را در نظر نمیگیرد.
در نتیجه، بیشتر مناظرههای سیاسی تفرقهانگیز است. اگر شما به قرمز رأی داده باشید و من آبی باشم، از نظر من ظاهراً شما یک مشکلی دارید. ما نیازی نداریم بحث کنیم که شاید بعضی از جنبههای قرمز برای ما جذاب باشد. فقط آبی یا قرمز است. بحث کردن درباره جزییات فایدهای ندارد چون رأی من دربرگیرنده این جزئیات نیست.
یک بحث کاملاً متفاوت
چون ما به سیستم هر نفر یک رأی عادت کردهایم، اغلب ایدههای مختلف برای رأی گیری را در نظر نمیگیریم. بیایید با بررسی گزینههای روی میز کارمان را شروع کنیم. اگر حداقل سه گزینه وجود داشته باشد، بحث کاملاً فرق میکند. یکی از مهمترین مسائل برای انسانها نظیر صلح را در نظر بگیرید. پیمانهای صلح یکی از مواردی هستند که معمولاً به همهپرسی گذاشته میشوند. با این حال مردم فقط یک انتخاب دارند. آری یا نه. چرا سه یا چهار توافق صلح ممکن برای اینکه مردم به آن رأی دهند وجود ندارد؟ بهوضوح، این موضوع به دلیل بیهودگی فرایند مذاکره است. ایجاد یک سیستم که در آن حداقل سه پیشنهاد باید قبل از رأی گیری روی میز باشند، نیازمند خلاقیت است و همچنین مکالمهای ارزشمندتر را قبل از رأی گیری ایجاد میکند. در اینصورت دیگر ما-درمقابل-آنها از بین میرود چرا که انتخابی از میان گزینههای متنوع میتواند انجام شود.
وقتیکه شما بیشتر از یک پیشنهاد در اختیار دارید، رأیگیری حالتهای مختلفی میتواند به خود بگیرد بطوریکه قبل از آن بحثهای مختلفی ایجاد کند. در اینجا چند مثال که فناوری عصر حاضر آنها را ممکن ساخته، میبینیم:
- فقط وتو: امکانی است که به مردم اجازه میدهد هر چیزی که غیر قابل قبول است را بتوانند وتو (رد) کنند. برای مثال، در یک فرایند صلح که در آن جان مردم در گرو است، میتوانید بگویید: «کسانی که نمیتوانید با آنها زندگی کنید را وتو کنید». وتو نشان میدهد که «بعضی مردم هنوز تحت ظلم و ستم هستند». البته چون هر اتفاقی بهتر از پدیدآمدن یک جنگ است، اگر مجبورید یک پیشنهاد را وتو کنید، آن پیشنهاد باید خیلی بد باشد. هرکسی میتواند هر تعدادی از پیشنهادات را که به نظرش ناگوار میرسد، وتو کند، مهم نیست چه تعدادی باشد. به عبارت دیگر هر نفر، چند رأی دارد. البته باید توجه داشته باشید که گفتن «شما میتوانید راه حلهای بد را وتو کنید» از بحث «هر چقدر که دوست دارید میتوانید رأی بدهید» متفاوت است.
- امتیاز پراکنده: بهجای یک رأی، مردم فرضاً ۱۰ امتیاز رأی داشته باشند و بتوانند هر طور که دوست دارند آنها را اختصاص دهند. اگر چهار طرح پیشنهادی وجود داشته باشد، میتوانند به هر پیشنهاد امتیاز برابر دهند (البته بعید است)، یا میتوانند به طرح پیشنهادی موردعلاقهشان امتیاز شش و به طرح دوم امتیاز چهار دهند. این موضوع دوباره بحث جزئیات را پیش میکشد. در این مورد باید بین سوال «چرا فقط شش امتیاز، نه هفت تا؟» و سوال صفر و یکی «چرا نه؟» تمایز قائل شویم.
- رتبهبندی: در بعضی دموکراسیها از رتبهبندی استفاده میشود که در آن مردم نامزدها را به ترتیب برتری رتبهبندی میکنند.
- رأی گیری برای بخشها: در یک مطالعه درباره توافقنامه صلح FARC، محققان فهمیدند که فقط یک پاراگراف تفرقهانداز در کل توافقنامه وجود داشته است. همهی بخشهای دیگر بهراحتی توسط اکثریت قبول شدند. به هر حال همهپرسی بهکلی ناموفق بود چون مردم میتوانستند بهکل طرح پیشنهادی فقط رأی آری یا خیر بدهند.
- رأی گیری وزندار: مردم مختلف وزن (ارزش) رأی مختلف دارند. درباره رأی گیری وزندار یا ترتیبی در زیر بهتفصیل بحث شده است.
مثالهای بالا تنها ایدههایی را مطرح میکنند که چگونه میتوانیم ایدهی دموکراسی را بهطور کامل اصلاح کنیم تا یک تجربه غنیتر از این داشته باشیم؛ و در نهایت چگونه رأیگیری نه تنها نتیجههای مختلف را ایجاد کند، بلکه فرهنگ متفاوت بحث در مورد پیشنهادات را نیز فراهم آورد. با پیشروی بیشتر، انتظار داریم ایدههای بسیار دیگری در مورد نحوه تصمیمگیری بهتر از طریق نمایندگان مختلف «حقوق رأی گیری» پدیدار شوند.
یک الگوی پر از اشکال
توکن های سهام امروزه دارند یک قدم بهسوی تهیهی جزئیات برمیدارند. توکن های سهام به مردم اجازه میدهند که در رأی گیریشان وزنهای مختلفی داشته باشند. کسی که توکن های سهام بیشتری دارد میتواند رأی های بیشتر یا رأیهایی با تأثیر بیشتر نسبت به کسی که توکن های سهام کمتری دارد، بدهد. این موضوع در بعضی سیستمها، ازجمله اوگر (Augur)، میتواند اهمیت زیادی داشته باشد. در این پلتفرم توکن های سهام توسط متخصصینی نگهداری میشوند که بر روی یک تصمیم خاص میتوانند سرمایهگذاری کنند و سودی که عایدشان میشود بستگی به درستی پیشبینی آنها دارد؛ سیستمی که بر پایه «به دست آوردن توکنها» چیده شده و نه «خرید توکنها» اگرچه در سیستمی که توکن ها میتوانند خریداری شوند یک شخص با سابقهی بد میتواند از کسی که سابقهی خوبی دارد، توکن های بیشتری در اختیار داشته باشد. استیم (Steem) اساساً در این موضوع اشکال دارد. هیچ تفاوتی میان توکن های خریداریشده و توکن های کسبشده وجود ندارد. بهعلاوه، هیچ معیاری که توکن های کسبشده را جمع بزند وجود ندارد و فقط توکن های نگهداری شده شمرده میشوند. بگذارید بیشتر توضیح دهم. ممکن است سابقهی حرفهای من را با همهی پولی که در طول عمرم بهدست آوردم نشان دهید. اگرچه این مقدار، مقدار پول موجود در حساب بانکی من نیست. مقدار پول داخل حساب بانکی من تابعی از چیزی که بهدست آوردهام، مقداری که خرج کردهام، تصمیمهای مالی من و هدیهها یا ارثی میباشد که به من رسیده است. درواقع مقدار پول موجود در حساب بانکی من ارتباطی با سابقهی حرفهای من ندارد. بهطور مشابه، در استیمیت اگر کسی ویدیوی شما را دوست داشت (لایک کرد) و شما استیم بهدست آوردید، نشاندهنده مشارکت شما در ارزش برنامه است. اگر توکن های استیم بخرید، نباید چیزی به ارزش و اعتبار شما افزوده شود. اگر توکن های اعتباری را خرج کنید، حالا «اعتبار» کمتری دارید که به تبع هیچ معنایی ندارد. در حال حاضر طراحی سیستمها بهگونهای ممکن است که دو صورت مجزا از ارزش را حفظ میکنند: ارزش عمر بهعنوان شرکتکننده در مقابل ارزش پول موجود در حساب شما. حالا احتمالاً بگویید که نگهداشتن توکن ها برای سیستم ارزش ایجاد میکند. بله صحیح است. نگهداشتن توکنهای سهام اکوسیستم را ارزشمندتر از پیش میسازد، پس نوع متفاوتی از ارزش وجود دارد که توسط مردمی که یک توکن را میخرند و نگه میدارند نشان داده میشود. درواقع، اگر به یک سیستم محتوایی مثل استیم نگاه کنید، میتوانید ببینید که تعداد زیادی ارزشهای مختلف وجود دارند. بعضی از مردم محتوای خیلی خوبی تولید میکنند. بعضی مردم تفسیر میکنند و به اشتراک میگذارند. بقیه افراد محتوا را رتبهبندی میکنند. یک کتابدار بزرگ بودن استعداد متمایزی است که با مفسر بزرگ یا سازنده محتوای بزرگی بودن متفاوت است. یک سرمایهگذار بزرگ بودن نیز یک استعداد دیگر است (که با قبلیها فرق دارد). توکن های سهام با ایجاد سیستمی که بسیاری از مواقع داشتن پول بیشتر یا وارد شدن زودتر به سیستم ارزش بیشتری نسبت به ارزش حقیقی دارد، به خوبی بیانگر ارزش واقعی نیستند. این قدمی در یک مسیر صحیح است، اما ما هنوز به آن نقطه نرسیدهایم. مهمتر از همه ایجاد سیستمی که قابلیت خرید اعتبار نداشته باشد، بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر تقریباً همهی ما در شرایط دولت ملی (ایالتی) زندگی میکنیم که در آن قدرت میتواند خریده شود. درجایی که قدرت میتواند خریده شود، چیزی به نام غیرمتمرکز سازی وجود ندارد. امروزه پول بهگونهای نابرابر توزیعشده که تنها راه غیرمتمرکز کردن قدرت این است که آن را از پول جدا کنیم. ما این کار را یک شبه انجام نمیدهیم و شاید هم اصلاً انجام ندهیم. اما در حال حاضر همهی توکن های سهام موجود در بازار میتوانند از لحاظ مالی دستکاری شوند.
الگوهای جدید برای توکنهای سهام
در حقیقت، حداقل دو جنبه در رأیگیری با توکنهای سهام هستند که باید در نظر گرفته شوند. اولین و واضحترین آن مقدار سهامی (سرمایهای) است که در بازی دارید. اگر در محل خاصی خانهای دارید، به تصمیمهایی که در مورد آن شهر گرفته میشود اهمیت میدهید. اگر در خانهای که در آن شهر دارید زندگی کنید حتی اهمیت بیشتری میدهید. در بعضی موارد اگر صاحب یک ملک با چند مستأجر هستید، سهم بیشتری در بازی دارید اما ممکن است نوع اشتباهی از آن باشد. این احتمال وجود دارد که قصد تغییر قوانین با هدف دور زدن آن را داشته باشید که منجبر به کاهش کیفیت زندگی عدهای شود. مثلاً به شما اجازه داده میشود که افراد (مستأجر های) بیشتری را در یک ساختمان جا دهید. در این صورت داشتن ملک بیشتر در یک محل با واقعاً زندگی کردن در آنجا یکی نیست. هر شرایطی متفاوت است، پس وقتیکه یک سیستم رأی گیری وزندار بر پایه سهام یک فرد در یک سیستم خاص ایجاد میکنید، مهم است که نوع سهامی که برای گرفتن بهترین نتایج برای کل سیستم (یا به عبارت بهتر برای همهی انسانها) مناسبتر است را تشخیص دهید. نوع دوم وزنی که باید در رأیگیری امتیازی در نظر گرفته شود، تخصص است. اگر کسی واقعاً یک متخصص در برنامهریزی شهری یا اثرات زیستمحیطی باشد، دانشش ممکن است او را مستحق این کند که رأی او وزن بیشتری داشته باشد. هماکنون ما الگوهای خوبی برای تخصص نداریم اما در یک سیستم غیرمتمرکز با توکن های سهام، پیشینهای از رأیهای دادهشده یک نفر وجود خواهد داشت. و امکان ایجاد سیستمی که در آن سوابقشان بر پایه درستی رأیهایشان باشد، وجود خواهد داشت. DAOstack و DNNmedia هردو سیستمهایی دارند که در آن در طول زمان سابقه افراد را بر اساس اینکه چقدر نظرش توسط دیگران در سیستم مورداحترام واقعشده، پیگیری میکنند. پیگیری سابقه بر اساس اجماع یا توافق دیگران در بعضی سیستمها منطقی است، اما حقیقت واقعی را موردسنجش قرار نمیدهد. در حالت ایده آل، اگر در تلاش برای گرفتن نوعی نتیجه، مثلاً کاهش آلودگی، باشیم، معیارهای نظری وجود دارند که میتوانیم آنها را بررسی کنیم. بهمرور زمان این امکان نیز وجود دارد که نتیجه رأی یک نفر به پیشنهادی برای کاهش آلودگی هوا را مورد سنجش قرار دهیم که آیا واقعاً تصمیم به جایی بوده و وضع آلودگی را بهتر کرده است یا نه. این سابقه میتواند بهجای تحصیلات و تجربه بر اساس نتایج باشد.
نتیجهگیری
وقتی کار به تصمیمگیری میرسد ما فقط درحال بررسی سطحی چیزی هستیم که در سازمانهای توزیعشده انجام آن امکانپذیر است. در حالی که ما صدها سال است که با یک نوع بخصوص از دموکراسی زندگی میکنیم، سیستمها اساساً منجر به تولید خواسته اکثریت نمیشوند. سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز (DAO) امروزه این فرصت را دارند که شکلهای جدیدی از رأیگیری را جستجو کنند که نتایج بهتری برای همهی جناحها داشته باشد.